آبجــــ♥ـــی جون

 

يه ساعته كه وارد 19همين روز شهريور شديم!

نوزدهمين روز هر ماه واسم هميشه دوست داشتني بوده، ولي يه مدتي هست كه ديگه مثل قديم، نوزدهمِ هر ماه واسم اهميت چنداني نداره!!  ينی، نه اينكه نداشته باشه!

ولی خو مثه قديما نيست...پا در دهان

آخه قراره بودنشو نه فقط نوزدهم؛ كه هر روز جشن بگيرمبی تقصیر

آبجی خانوم بودنش 3 ساله شد! خوشحالمخنده

راستي! قول داده كه تا 100 سال ديگه پيشم بمونه؛ منم دوتا شرط واسش گذاشتم:

1 موهاش نباس سفيد بشه!
2 صداش نباس شكسته بشه!

 

وووعاي! كاشكي هميشه سايه اش بالاي سرمون باشه...

 

 


برچسب‌ها:
چهار شنبه 19 شهريور 1393برچسب:, | 1:19 | juju |

نوزدهم هر ماه واسه من فقط يه روز خاطره انگيز نيست!
هم دوسِش دارم؛
هم ازش ميــ ترسم!

می ترسم كه اين نوزدهم، آخرين نوزدهمي باشه كه تورو دارم!

واسه همينم هميشه يادم می مونه كه بايد ده برابر روزاي معمولي قربان بشم! فدامدا بشم!
قربون صدقه برم تا يه ماه ديگه بودنتو تمديد كني!
پيشم بموني
عزيز دلِ داداشی بموني...


آبجي جونم؛
يه ماه ديگه مي موني؟!

 

 

 


برچسب‌ها:
یک شنبه 19 مرداد 1393برچسب:, | 20:28 | juju |

 

 

به تاريخ 19 آبان ماه 1390
دو ما پس از حضور حضرتعالی
يه همچين گفتگويي داشتيم ما؛
يه همچين آبجي خوبي داريم ما...چشمکقربان بشم!

عكس رو توي مرورگر كپي كنيد تا بهتر ببينيد!
اصن دانلود كنيد!!‌خنده


برچسب‌ها:
پنج شنبه 16 مرداد 1393برچسب:, | 11:51 | juju |

 

چای را که ریخت توی لیوان فرصت نکرد آب جوش را از سماور طلایی کنج آشپز خانه به آن اضافه کند؛ دینگ دینگ!
مادر دوید و در را باز کرد.
موهای رکسانا از زیر مقنعه بیرون زده بود. داخل خانه نیامد؛ همانجا دمِ در، پیش کمد جای کفش ها نشست و چند لحظه ساکت ماند.

مادر رو به آسمان کرد و گفت: خدا به خیر کند. این همه آدم توی این شهر بزرگ اسیر چه اژدهایی شدند...

سینی چای را ورداشتم و سه تا چای ریختم. به شوخی به خواهرم گفتم: اگر طوفان تو را با خود میبرد من چه خاکی بر سرم می ریختم!؟

مادر به سمت تلویزیون رفت ولی سیگنالی دریافت نمیشد.
(( بیا! این هم 1500 شبکه ای که میگفتی! هیچ کدامشان را نمیگیرد!)) اینها را خطاب به من گفت!!
در شوک حرفهای مادرم بودم و طوفانی که دیش ها را از ریشه درآورده بود که مادر با رادیوی آقاجانش برگشت. آنتنش را باز کرد و روشنش کرد:
طوفان، تهران را درنوردید...

 


برچسب‌ها:
سه شنبه 10 تير 1393برچسب:, | 19:55 | juju |

 

18 اردیجهنم بود!اخم

البته قرار بود بهترین روز دنیا بشه! میخاست واقعن اردیبهشت باشه!!گریهفریاد

حاصل پیامک بازی با آبجی خانوم رو توی عکس زیر میتونید ببینید!

هــ ــعــ ــی!مردد

میتونید عکس رو توی مرورگر بچسبونید و با وضوح بیشتری ببینید.


برچسب‌ها:
یک شنبه 4 خرداد 1393برچسب:, | 12:16 | juju |

یادته نهمین روز پاییز 90 رو؟!
بیست روز از خواهر برادری مون گذشته بود که ...

باز آمد!
باز آمد بوی ماه مدرسه؛
بهار آموزشی اومد!! _ خبر مرگش! _ :D  _

 

 

خیلی ناراحت بودم که قراره بری خوابگاهی که اینترنت نداره!! :(
هـ ـعـ ـی! چاره ای نداشتم!
ولی خیلی خوب شد که قبل رفتن بهم پیام دادی!

وای! چقد خوژآل شدم! :)
 


برچسب‌ها:
یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:, | 22:56 | juju |

Other link
.............................................
Other
.............................................


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 40
تعداد آنلاین : 1

Alternative content